خويشاوند، يك تكواژ؟
خويشاوند، يك تكواژ؟
لغت نامه ي دهخدا ، به نقل از برهان قاطع و غياث اللغات ، (( خويشاوند)) را بصورت ( خويش + آوند ) ذكر كرده است و آوند را در بردارنده ي معني شباهت دانسته است . همچنين ، آنرا معادل (( وند )) در معني شباهت در واژگاني نظير خداوند آورده است .
بر اين اساس ممكن است به نظر برسد كه اين واژه از يك تكواژ آزاد ( خويش ) و يك تكواژ اشتقاقي ( آوند ) تشكيل شده است .
نشانه ي تكواژ بودن يك واحد آنست كه مي تواند در ساخت ديگري به كار رود
به بيان ديگر (( همه ي تكواژ ها در 2 عامل مشتركند . يعني هم صوت و معنادارند و هم در در زنجيره ي جانشيني مي توانيم به جاي هر كدام يكي ديگر از تكواژ هاي زبان را قرار دهيم . )) 1 .
از سوي ديگر واژه اي را مي توان غير ساده ناميد كه (( تشخيص اجزاي آن در فارسي امروز به سادگي ممكن نباشد .)) 2.
حتي واژگاني نظير بارگاه ، شيرين و باران با وجود تشخيص سريع و ساده ي پسوند در ساختشان و آشنايي ذهن فارسي زبان با آنها مشتق شمرده نمي شود . حال آنكه تكواژ هاي (( ين ، نسبت و گاه مكان ، آن صفت ساز )) در فارسي امروز تكواژ هاي فعال و زنده اي هستند و با شيوه ي جانشين سازي مي توان واژه هاي مشتق زيادي همساخت با آنان نشان داد .
واژه ي ورجاوند كه شباهت بخش پاياني آن با خويشاوند شايد تنها واژه ايست كه در لغت نامه ي دهخدا ،ورج (ارج) + آوند دانسته شده است به طور قطع نمي توان يك واژه ي مشتق به حساب آورد 3 .
در فارسي امروز بعضي واژه هايي نظير شهروند ،پسوند ، پيشوند و ميانوند به كار مي روند كه فعاليت مجدد اين تكواژ ( وند اتصاف ) را نشان مي دهد 4 . اما آوند فعاليتي ندارد . بنابر اين به نظر مي رسد خويشاوند را در فارسي معيار يك واژه ي ساده به حساب آوريم .
1- وحيديان كاميار و عمراني ، تقي و غلامرضا ، دستور فارسي (1) تهران ، 1380 چاپ دوم ، ص7
2- همان ، ص120
3- سياهه ي واژه ها با ساخت تكواژ آزاد + آوند يك ليست كاملا محدود است و اين خود دليلي بر ساده گرفتن آنهاست .
4- اگر چه برخي به جاي پسوند ، پساوند هم به كار برده اند ، (ر.ك.بابري،مهري،مقدمات زبانشناسي ) اما پساوند در فارسي گذشته به معني قافيه به كار مي رفته است وانگهي پيشاوند ( به قرينه ي پساوند ) به كار نرفته است .